پیرامون هنر

ياد دوران شباب

اين روزها با بازپخش سريال ابن سينا از شبكه‌ي چهار رو‌به‌رو هستيم. بعد از مدت‌ها با تلويزيون آشتي كرده‌ام و هر جمعه در صورتي كه يادم بماند سريال را دنبال مي‌كنم. اين بار آگاهانه، به بازي‌ها، فيلم‌نامه و ... توجه دارم. از نظر من سريال‌هايي چون ابن سينا و سربه‌داران، گرگ‌ها، سلطان و شبان، رعنا و ... اتفاق‌هاي تكرارنشدني در تلويزيون هستند. از ساختار درستي برخوردارند و ميزان آب بستن‌ها به اندازه و قامت سريال بوده نه به قصد خوراندن آش به مردم. امروز كه نام نويسنده و كارگردان سريال، كيهان رهگذر را بر تيتراژ فيلم ديدم با خودم گفتم چرا خبري از او نيست. به شبكه سري زدم و بعد از كمي جستجو متوجه شدم كه ايشان فوت كرده‌اند. اما كي و چگونه نمي‌دانم. با خودم گفتم چه بي خبر از روزگار نشسته‌اي اما در جستجوها به نتيجه رسيدم كه انگاري بر سر زبان‌ها بودن و ياد كردن‌ها هم ادواري و بر اساس آداب و رسوم نانوشته است. هيچ خبري از مرگ او پيدا نكردم و فقط با استناد به حرف آقاي تارخ متوجه شدم كه ايشان رفته‌اند و چه حيف ...

هیچ نظری موجود نیست: